زندگی نامه کوروش بزرگ
امتیاز دهید
بخشی از پیشگفتار این نسک:
بایسته است که هر ایرانی میهندوست نَسکِ (کتابِ) زندگینامهِ کوروش بزرگ را بخواند تا در کنار یادگیریِ آموزش های فرخویی (اخلاقی) از این رادمرد بُزرگ، هُنر مُبارزه در زندگی را نیز در آموزشگاهِ این بُزرگترین نابغهِ رزمی جهان بیاموزد که چگونه از راه بکارگیری شگردهایِ هوشمندانه و وَدایش های (تصمیم هایِ) خَرَدمندانه و بجا با کمترین هزینه بر گرفتاریهای زندگی روزمره اش چیره گردد.
باهمهِ ویژگی هایِ فرخوییِ (اخلاقی) ستایش انگیزی که کوروش داشت، او یک پدیدهِ جُدابافته ( استثنایی) از مردم ایران نبود، او بازده و دست پروردهِ یک آیین و فرهنگِ آدمساز بود که به جان مردم، هاگ هایِ آدمی (حقوق بشر) و هاگِ (حق) آزادی شان ارج میگُذاشت، همان آیینی که امروز شوربختانه به فراموشی سپرده شده است. در درونِ هر ایرانی میهندوست یک کوروش با همهِ نیکی ها و آزادگیش نهفته است که میتواند از درون او برخیزد و نمایان شود.
بیشتر
بایسته است که هر ایرانی میهندوست نَسکِ (کتابِ) زندگینامهِ کوروش بزرگ را بخواند تا در کنار یادگیریِ آموزش های فرخویی (اخلاقی) از این رادمرد بُزرگ، هُنر مُبارزه در زندگی را نیز در آموزشگاهِ این بُزرگترین نابغهِ رزمی جهان بیاموزد که چگونه از راه بکارگیری شگردهایِ هوشمندانه و وَدایش های (تصمیم هایِ) خَرَدمندانه و بجا با کمترین هزینه بر گرفتاریهای زندگی روزمره اش چیره گردد.
باهمهِ ویژگی هایِ فرخوییِ (اخلاقی) ستایش انگیزی که کوروش داشت، او یک پدیدهِ جُدابافته ( استثنایی) از مردم ایران نبود، او بازده و دست پروردهِ یک آیین و فرهنگِ آدمساز بود که به جان مردم، هاگ هایِ آدمی (حقوق بشر) و هاگِ (حق) آزادی شان ارج میگُذاشت، همان آیینی که امروز شوربختانه به فراموشی سپرده شده است. در درونِ هر ایرانی میهندوست یک کوروش با همهِ نیکی ها و آزادگیش نهفته است که میتواند از درون او برخیزد و نمایان شود.
آپلود شده توسط:
ghalam1356
1390/06/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زندگی نامه کوروش بزرگ
" به تو توصیه میکنم به طور منظم به درس آموزی از تاریخ و ادبیات در هر دو زبان (یونانی و لاتین) بپردازی؛ در یونانی اول از همه با" کوروشنامه" شروع کن ".
- این جملات بخشی از نامه ای است که توماس جفرسون؛ نویسنده پیشنویس اعلامیه استقلال، از پدران بنیانگذار آمریکا و سومین رئیس جمهور این کشور، به نوه اش فرانسیس اپس در قریب به دویست سال پیش نوشته است. کتابی که وی به خواندنش توصیه میکند، کوروشنامه یا "در باب پرورش کوروش" اثر گزنفون، تاریخنگار یونانی قرن پنجم پیش از میلاد است، که وی در آن به زندگی کوروش دوم میپردازد.
(نوشته پویا زارعی، کارشناس ارشد تاریخ دانشگاه سوربن پاریس)
🔹اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا بیانیه ای بود که در چهارم ژوئیه ۱۷۷۶ به تصویب کنگره قاره ای رسید. این اعلامیه، استقلال سیزده مستعمره نشین را که در حال جنگ با بریتانیای کبیر بودند بیان میدارد و به صراحت از تصمیم این مستعمره نشین ها به جدایی از امپراتوری بریتانیا سخن میگوید. هدف این اعلامیه که عمدتا توسط توماس_جفرسون نگاشته شده بود، توضیح رسمی این واقعیت به جهانیان بود که چرا تقریبا یک سال پس از آغاز جنگهای انقلاب آمریکا، کنگره این کشور در دوم ژوئیه رای به استقلال از بریتانیا داد. همه ساله چهارم ژوئیه، سالروز تایید متن و عبارتبندی اعلامیه توسط کنگره، به عنوان روز استقلال آمریکا جشن گرفته میشود.
🔹در سالهای نخستین سده شانزدهم بود که انگلیسی ها کلونی های سیزده گانه ای در آمریکا پایه گذاردند. این کلونی ها از کوچندگان زمین دادی شکل میگرفت که از انگلیس آمده بودند و در کرانه های خاوری (شرقی) آمریکا، جایگیر شده بودند. سالیان بعد، آنها از پرداخت مالیات به پادشاه انگلیس سرباز زدند و به دنبال آن، در چهارم جولای ۱۷۷۶با امضای بیانیه ای در فیلادلفیا، برآن شدند که استقلال سرزمین خود را اعلام کنند. بعدها گروهی که استقلال آمریکا را اعلام کردند و به نام پدران_بنیانگذار شناخته میشوند، ۲۵ نفر بودند. اما هسته اصلی این گروه را سه چهره برجسته آن زمان، جورج_واشنگتن، بنجامین_فرانکلین و تومامس_جفرسون، شکل میدادند:
۱. واشنگتن: نخستین افسر پنج ستاره ای بود که فرماندهی ارتش ایالات آمریکا را بر دوش داشت.
۲. فرانکلین: نیز چهره ای علمی بود که بیشتر به کارهای پژوهشی خود میپرداخت.
۳. تومامس جفرسون: نیز که مغزمتفکر این گروه نامیده میشد، در زمینه تاریخ و علوم اجتماعی، اطلاعات زیادی داشت.
- این سه تن، آن اندازه دانش داشتند که سامانه نوین آمریکا را پایه گذاری کنند. نظام سلطنتی، تنها شیوه شناخته شده کشورداری در آن سالها (سده هجدهم) بود. اما جفرسون و دو تن دیگر، بر آن شدند که با کاوش در نوشتارهای باستانی، به جستجوی تاریخی دست بزنند تا شیوه های دیگر کشورداری را بیابند. در آن زمان، فراگیری زبانهای لاتین و یونانی، بخشی از آموزش عالی اروپاییان بود. دانش آموختگان غربی، ناگزیر بودند که کتابهای بزرگ کلاسیک را بخواندند. جفرسون نیز که نوشتن قانون اساسی آمریکا بر دوش او گذاشته شده بود، با این دو زبان باستانی آشنایی داشت و میتوانست نوشته های یونانیان را بخواند.
🔹با نوشتن قانون حقوق مدنی آمریکا، رویداد مهمی در تاریخ اندیشه سیاسی جهان روی داد. سطر نخست این قانون با سخن:
" ما مردم ایالات متحده "
- آغاز میشود. این نخستین بار بود که از "مردم" سخن به میان می آمد. تا این زمان (۱۷۸۰میلادی) دولتها ارزشی برای توده های مردم قائل نبودند و پایه های کشورداری شان از اندیشه های " ماکیاولی" و کتاب او" #شهریار"، سرچشمه گرفته بود. ماکیاولی به حکومتهای نظامی (توتالیتر) باور داشت و میگفت که به هر بهایی که شده باید قدرت را نگه داشت. سالها پس از آن بود که " جان_لاک"، اندیشه ورز سده هفدهم انگلستان، در برابر چنین اندیشه ای ایستاد و بازنگری دیدگاه های ماکیاولی را بایسته ضروری دانست.
🔹 جان_لاک، زبان یونانی و لاتین را میدانست و میتوانست نوشته های یونانی را بخواند. او کتاب " کوروشنامه" گزنفون را خوانده بود و بر پایه شیوه کشورداری کوروش بزرگ، به این نتیجه رسیده بود که هیچ بایستگی ندارد که دولتها با زورگویی بر مردم حکومت کنند؛ بلکه با دادگری هم میتوان فرمانروایی کرد. جفرسون هم با اندیشه های ماکیاولی آشنایی داشت و آثار جان لاک را خوانده بود؛ افزون بر این که کتاب گزنفون را نیز میشناخت. نویسندگان قانون حقوق مدنی آمریکا، با خواندن کوروشنامه گزنفون، با اندیشه ها و روش کشورداری کوروش بزرگ آشنایی پیدا کرده بودند و از آن الهام گرفته بودند.
✒ نوشته دکتر_کامیارعبدی، باستانشناس
🔸چهارم ژوئیه (۱۷۷۶)؛ سالروز اعلام استقلال آمریکاست.
🆔 @ketab_mamnouee
1. گرچه برخی از پژوهشگران احتمال می دهند این مکالمات ساخته و پرداخته ذهن گزنفون است
2. سیمایی که گزنفون از کوروش بزرگ آورده[/quote]
این پیام را 2 سال و اندی پیش فرستادم. با چند بار بازبینی و بازخوانی نوشته ی گزنفون، پی برده ام که اساس و پایه ی کوروش نامه ی او، بر پدربزرگِ کوروش بزرگ است که او نیز کوروش نام داشت، اندکی نیز به سمت نوه اش میل دارد. وی و برادرش سرداران شاه ماد بودند. گزنفون این دو کوروش را در هم آمیخته است.
پژوهشگران درست می گفتند، زیرا گزنفون برای تربیت جامعه یونان، افراد ایرانی و برخی از رویدادهای ایشان را برداشته و به سبک گفت و گوهای سقراطی بدان ها پرداخته است. از اشتباهات جغرافیایی نیز خالی نیست.
دروازه قصری از خشت و آجر که سرتاسر نمای داخلی و بیرونی آن مزین به آجرهای رنگین بوده از جمله کشفیات یک هیات باسنانشناسی ایرانی-ایتالیایی است که پس از ده سال کاوش، نتایج زحمتهای خود را به اطلاع عموم رسانده است.
رسانههای ایران ضمن اعلام این خبر به نقل از علیرضا عسکری چاوردی، سرپرست ایرانی این پروژه باستانشناسی نوشتند، بخش پایین و ازاره دیوارهای این دروازه مزیّن به گلهای لوتوس، و بدنه و نمای بالایی دیوارها به انواع پنلهای رنگین از حیوانات اسطورهای و نمادهای اعتقادی ایران باستان در دوران هخامنشی، عیلام و بینالنهرین مزین بوده است.
یک خواب خوش برای ایرانیان
خوابی که ایرانیان همیشه دوست دارند آن را تعریف کنند که ما این بوده ایم
حالا بیخیال
بیخیال ایران چه بوده ! بیخیال ایران بزرگترین امپراتوری جهان بوده
الان چه دارید ؟!
چه به ارث برده اید ؟!
زبانتان که 80 % عربی هستش
فرهنگ ؟! یک سری به خیابان بزنید متوجه فرهنگ میشوید
قدرت ؟! کار به جایی رسیده که امارات برای ایران شاخ و شانه میکشد
لطفا از خواب کوروش بیرون بیاید 2500 سال از آن ماجرا میگذرد .
آنقدر خوابیدید که مملکت به تاراج رفت[/quote]
همین بخش نوشته شما 80% عربی نیست، این 80% را بنده دیده ام پان-کوردها بیشتر میگویند (بماند که زبان خودشان هم آکنده از واژگان عربی است، به ویژه کُرمانجیهای عراق) برخیشان هم میگویند که زبان پارسیان گویشی از زبان کردان است :O اینگونه یاوه ها که از روی رشک ورزی است در میانشان بسیار باشد. با این روی ویکی پدیا متن لینک میگوید 40% از زبان پارسی عربی در سده نهم عربی بوده است؛ هر چه پیشتر میرویم و به سده های کنونی میرسیم، واژگان عربی کاربردشان کمتر میشود. گذشته از این واژگان عربی برابرهای پارسی دارند. همچنین بهتر است شما بروید "واژه های فارسی عربی شده" نوشته السیدا ادی شیر، برگردان سید محمد طبیبیان و "فرهنگ واژگان فارسی در عربی" محمدعلی امام شوشتری را بارگیری کنید تا ببینید بسیاری از واژگان عربی، پارسی هستند و معرب شده اند (در قرآن اینگونه واژگان هم هست). گذشته از این زبان پارسی را در زمان کوتاهی میتوان پالوده کرد، راه آن این است که کتاب یا نِبیگ های آموزشی و زبان یَنگی یا رسمی ایران را سره کنیم و به کودکانمان جای عربی یاد دادن که خیلی برای یادگیری اش زار میزنند، زبان نِبیگشان را سره کنیم (فراگیر از گیتی شناسی باشد یا زیست شناسی). بسیاری از این جایگزین های پیشنهادی من در آوردی یا برگرفته ار پهلوی نیست، همین ینگ که جایگزین پیشنهادی واژه بیگانه رسم هست در چندین چامه آمده است: آیین توست احسان ینگ تو مرحمت/نَبْوَد در آل میران آیین جز این و ینگ (سوزنی) - هر دمت رای کسی باشد و اندیشه ٔ جایی/من ندانم که تو خود بر چه طریقی و چه ینگی (اوحدی) - بت فرخار ندیدیم بدین حسن و جمال/ترک تنگی نشنیدیم بدین شیوه و ینگ (سلمان ساوجی) و ... این واژه فراموش شده است. چرا نگویم یَنگ؟ برخی گمان می کنند پارسی سره من درآوردی و برساخته است، نه پارسی سره در برخی باره ها اگر بتواند واژه ای را از پهلوی میگیرد مانند کتاب که بهتر است گفته شود "نبیگ" که همان چم "نبشته شده" را مانند "کتاب" میدهد. که همین مانا را میدهد و تنها در اندک جایهایی دیده شده که واژه میسازند. این واژه فراموش شده است. چرا نگویم یَنگ؟ برخی گمان می کنند پارسی سره من درآوردی و برساخته است، نه پارسی سره در برخی باره ها اگر بتواند واژه ای را از پهلوی میگیرد مانند کتاب که بهتر است گفته شود "نبیگ" که همان چم "نبشته شده" را مانند "کتاب" میدهد. که همین مانا را میدهد و تنها در اندک جایهایی دیده شده که واژه میسازند.
گزنفون اعتبار بیشتری نسبت به هرودوت و کتزیاس دارد،
از این جهت که از داستانهای سطح پایین و غیرقابل باور به دور است.
گزنفون همچون هرودوت نیست که هتا از همبستریها و گفتمانهای سری
سخن گفته، بلکه بیشتر به مانندِ بازگو کردن خاطراتیست که نسل به نسل
به اینان رسیده. گرچه برخی از پژوهشگران احتمال می دهند این مکالمات
ساخته و پرداخته ذهن گزنفون است! اما این تنها یک "احتمال و گمان" است،
هیچ سندی برای این پژوهشگران نیست که این گفتهشان را ثابت کند.
گزنفون نسبت به هرودوت و کتزیاس واقعبینانهتر است.
سیمایی که گزنفون از کوروش بزرگ آورده، به بنمایههای بابلی و دیگر اقوام
نزدیک است. این نسک اشکالاتی دارد، مانند: دفتر ۸ بخش ۸ که شیوه نگارش
کتاب بازگشت، دیگر اثر گزنفون، ندارد. پژوهشگران با واپژوهیدن کتابهای تاریخی
و کنار هم گذاشتن آنها، و بیرون کشیدن اشتراکات، و برابری دادن آنها با آثار باستانی معتبر
به یک نتیجه میرسند. و کتاب کوروشنامهی گزنفون نزدیکی بیشتری با دیگر سندهای تاریخی
دارد. چیزی که گزنفون را متمایز میکند، ارزش ادبی و اخلاقی این کتاب است. خود وی
نیز گفته که این ادب و اخلاق را از ایرانیان آموختم. جنبههای اخلاقی و ادبی این سخنان
است نه نگاه خشک تاریخی یا بهتر بگویم رویدادنگاری، که شناخت انسانی را از ما میگیرد.
کوروپدیای گزنفون از دید اخلاقی و ادبی مهم است که اشتراکاتی به دیگر سندهای معتبر تاریخی
دارد. مانند:
نه تنها کارهای من و شمایان، که کارهای این مردمان نیز، که بر ماست تا تیماردارشان باشیم.
(کوروش نامه گزنفون، دفتر ۷، بخش ۵، بند ۴۷، [گزنفون (١٣٨٩). زندگی کوروش (تربیت کوروش).
ترجمه ابوالحسن تهامی.)
و اکنون استوانه کوروش:
خستگی هایشان [مردم بابل] را تسکین دادم و از بندها رهایشان کردم.
(استوانه کوروش، بند ۲۶، شاهرخ رزمجو)
چگونه است که برخی پژوهشگران دیگر نَسکِ گزنفون یعنی بازگشت را بدون
چون و چرا میپذیرند، اما کوروشنامهی او را یک رمان میدانند! عجیب است.
خود ویل دورانت هم به گزنفون استناد کرده، نوشتههایش را به واپژوهیدن همین
نسکهای تاریخی، گردآوری کرده.
تاکنون ۸۷۲ تا دیدگاه گذاشته شده، برخیها را خواندم که بدون سند و بنمایه تاریخی
سخن گفتن، خواهشمندم وختی در جایگاه گفتمان تاریخی هستید، با مدرک سخن
بگویید! هر کسی میتونه دیدگاه و گمان و احتمال خودش را بگه!!
خدانگهدار.
http://www.ted.com/talks/neil_macgregor_...y_in_one_object
می توان این سخنرانی را با زیر نویس به زبانهای مختلف از جمله فارسی دانلود کرد.
نقل از سخنران : "امپراتوری ایران رویای خاورمیانه واحدی را از خود به جا گذاشت که در آن مردمان با عقاید گوناگون می توانند در کنار هم زندگی کنند." . . .
. . . " در خاورمیانه امروز مباحثه بیشتر به فریاد شبیه است ولی شاید بتوان خردمندانه ترین صداها را در این شیء خاموش یعنی استوانه کوروش یافت"روح مرد بزرگ کوروش کبیر .فرزند پاک ایرانزمین ونگهبان راستین دین اهورایی و کسی که کشورش را از قحطی و دروغ و خشکسالی ودشمنی های بیگانگانی که از انیران زمین ها و هجوم قبایل وحشی ایمن نگاهداشت .و نام بزرگش تا ابدیت تاریخ بر تارک این سرزمین پاک مانند خورشید درخشان خواهد بود .زنده باد پاکی و راستی و پاک اندیشی و نماد همه آنها کوروش بزرگ.نقل قول از sorou6sh:کوروش کبیر و بزرگترین امپراتوری جهان
یک خواب خوش برای ایرانیان
خوابی که ایرانیان همیشه دوست دارند آن را تعریف کنند که ما این بوده ایم
حالا بیخیال
بیخیال ایران چه بوده ! بیخیال ایران بزرگترین امپراتوری جهان بوده
الان چه دارید ؟!
چه به ارث برده اید ؟!
زبانتان که 80 % عربی هستش
فرهنگ ؟! یک سری به خیابان بزنید متوجه فرهنگ میشوید
قدرت ؟! کار به جایی رسیده که امارات برای ایران شاخ و شانه میکشد
لطفا از خواب کوروش بیرون بیاید 2500 سال از آن ماجرا میگذرد .
آنقدر خوابیدید که مملکت به تاراج رفتبی کوروش و بی تهمتن با من چه گویی از وطن......
هفت آبان؛
سالروز جهانی بارز ترین شخصیت جهان باستان...
قدرتمند ترین شاهنشاه جهان...
پدر سرزمین ایران...
بنیان گذار دولت هخامنشیان...
بزرگ ترین فاتح جهان...
قبله ی تاریخ ایران...سرآمد دنیای باستان...
فرخنده باد...کوروش ای شیر ژیان پارسی
ای سخن هایت دمادم راستی
خون پاک آریایی در تنت
مهروماه پارسایی در سرت
کوروش ای مرد بزرگ پارسی
کوروش ای جان و روان راستی
کوروش ای نام و نوای آشتی
تخم نیکی را به گیتی کاشتی
7م آبان ماه...روز بزرگداشت نماد خرد/فرهنگ و وجدان ایرانیان خجسته بادکوروش کبیر و بزرگترین امپراتوری جهان
یک خواب خوش برای ایرانیان
خوابی که ایرانیان همیشه دوست دارند آن را تعریف کنند که ما این بوده ایم
حالا بیخیال
بیخیال ایران چه بوده ! بیخیال ایران بزرگترین امپراتوری جهان بوده
الان چه دارید ؟!
چه به ارث برده اید ؟!
زبانتان که 80 % عربی هستش
فرهنگ ؟! یک سری به خیابان بزنید متوجه فرهنگ میشوید
قدرت ؟! کار به جایی رسیده که امارات برای ایران شاخ و شانه میکشد
لطفا از خواب کوروش بیرون بیاید 2500 سال از آن ماجرا میگذرد .
آنقدر خوابیدید که مملکت به تاراج رفتروز "کوروش کبیــــــــــــــــــــر" بر تمام ایرانیان میهن دوست مبارک بادا.کتاب عالی هستش . چند سال پیش یکی از اقوام نزدیکم این رو به من هدیه داد و باعث علاقه من به تاریخ و هخامنشیان شد. توصیه میکنم حتما بخونیدش.آیه ای در انجیل است که می فرماید:از راه هایی برو که رهرو کم دارد,طبق این آیه به تو دوست عزیز میگم به راهت ادامه بده و از این جماعت متعصب انتظار فهم مطالبت رو نداشته باش که درک این مطالب پرواز روح میخواد و لازمه پرواز پاره کردن زنجیرهاست.جسارت عصیان, عصیان در برابر همه چیز, فریاد انزجار از همه چیز و ساختن خویش به دست خویشتنج[/quote]